به گزارش مشرق، چندی پیش مردی با حضور در دادسرای بعثت تهران از سه مرد به اتهام سرقت خودروی پژویش شکایت کرد. پس از این شکایت پرونده با دستور قاضی بخشوده برای تحقیقات به پلیس آگاهی ارسال شد.
شاکی به افسر تحقیق گفت: در یکی از محلههای تهران دو مرد را به عنوان مسافر سوار کردم. آنها در صندلی عقب کنار هم نشستند. بعد از طی مسافتی مرد جوانی که لباس یکدست سفید به تن داشت به عنوان مسافر سوار شد و در صندلی جلو نشست. پس از طی مسافتی مسافری که کنارم نشسته بود خطاب به من گفت عزرائیل است و آمده جان مرا در ماشین بگیرد.
وی افزود: گفتم آقا آرام باشید حالتان خوب نیست، چرا شوخی میکنید. بعد به دو مسافر که صندلی عقب نشسته بودند، گفتم این مسافر میگوید عزرائیل است حرفهایش خندهدار نیست؟ اما آن دو به من گفتند من خیالاتی شدهام، کسی روی صندلی جلو نیست.
شاکی ادامه داد: باورم نمیشد که من فقط آن مرد را میبینم و آنها او را نمیبینند. مسافر سفیدپوش مدام میگفت پیمانه عمر تو به سر آمده و باید تو را با خود ببرم. از شدت ترس در کوچه خلوتی خودروی پژویم را متوقف کرده و پیاده شدم. فرار کردم، اما عزرائیل همچنان در تعقیبم بود. بعد هم از شدت ترس بیهوش شده و در خیابان افتادم. زمانی که چشم باز کردم در بیمارستان بودم و از خودرویم و مسافران خبری نبود. به محل حادثه که بازگشتم و از افراد حاضر در آنجا پرسوجو کردم، متوجه شدم آن دو مسافر و مرد سفیدپوش سوار خودرو شده و رفتهاند.
تحقیقات در این باره ادامه داشت تا این که 9 راننده خودروی دیگر که به شیوهای مشابه در دام همان سارقان فراری گرفتار شده بودند، به پلیس آگاهی رفتند و از متهمان فراری شکایت کردند. جستوجوها برای دستگیری سارقان فراری ادامه داشت تا این که آنها در جریان دزدی آخرشان ناکام مانده و بازداشت شدند.
متهمان در بازجویی پلیسی اعتراف کردند یکی از آنها در نقش عزرائیل ظاهر میشده و بقیه به عنوان مسافر نقش بازی میکردند. با این ترفند باعث ترس و وحشت رانندگان مسافربر شده و خودروهای پراید و پژوی آنها را سرقت میکردند. در ادامه تحقیقات مشخص شد سارقان خودروهای سرقتی را با مدارک جعلی میفروختند.
پرونده این سه سارق با صدور جلب به دادرسی به دادگاه ارسال شد.